درهم
ادامه عید دیدنی خونه دایی- امیرمهدی-امیرعلی- هانا
و همچنان کمک های بی دریغ امیرعلی
از هفته پیش هوا خیلی خوب شده میشه بعداز ظهری بچه رو برداری ببری پارک
و امیرعلی که منتظر می مونده تا صدای بچه ها که توی محوطه بازی میکنن رو بشنوه و بگه مامان بچه ها دارن بازی می کنن زود باش بریم بیرون پیش بچه ها
و موهایه کوتاه شده امیرعلی توسط باباجون بدون هماهنگی و خون دل خوردن بنده که آخه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بچه ام زشت شده کی جرات کنه اعتراض کنه
و در آخر هم کیانی و امیرعلی و باز هم دعوا بر سر بابا جون(جیگر عمه ماشالا)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی