امیرعلی جونامیرعلی جون، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره

گل پسر من امیرعلی

اومدیم با اولین پست سال 94

سلام و صدتا سلام  پانزدهمین روز از سال 94 در حال گذره و این سال هم مثل  سالهای گذشته میگذره امیدوارم سال 94 سالی پر از رزق و روزی ،شادی ، سربلندی و آرامش برای همه باشه سفرنامه نوروز 94 جایه خاصی نرفتیم یه سر رفتیم به دیار پدری و آبشار نوژیان خرم اباد و روز سیزدهم هم دره تخت ازنا   پسرک شکارچی من عاشق رانندگیه امیرعلی در جمع عمه زاده ها بازی مخصوص دال پران من وپسرم امیرعلی در منطقه عشایر نشین پسرک کوهنورد من آبشار نوژیان خرم آباد سیزده بدر ونمایی دور از پدر و پسر(دره تخت) اولین تجربه پایار در سیزده بدر سیزده بدر بی حال...
15 فروردين 1394

و یک سال دیگر هم گذشت

سال 93 هم تموم شد آخرین پست تو سال 93س. امیدوارم سال جدید سالی پر از موفقیت ، سربلندی و سلامتی باشه.و همچنین در کنار خانواده سالی پر از شادی باشه واسه هممون . امیدوارم مریضا شفا پیدا کنن. هرکی هر گرفتاری و مشکلی داره حل بشه. هرکی هر آرزویی داره برآورده به خیر بشه. و امیدوارم خدای بزرگ در همه حال لطفش شامل حالمون بشه الهی آمین. و اینم یه کوچولو از شیطنتای امیرعلی وقت خونه تکونی امیرعلی در حال قهر (خونه دایی رضا) خدايا: من گمشده ي درياي متلاطم روزگارم و تو بزرگواري! پس اي خدا! هيچ مي داني كه بزرگوار آن است كه گمشده اي را به مقصد برساند ؟ تا ابد محتاج ياري تو ، رحمت تو ، توجّه تو ، عشق تو ، گذش...
25 اسفند 1393

آخرای سال 93

داریم به آخرین روزای سال 93 نزدیک میشیم این سال هم مثل مابقی سالها گذشت و یه سال دیگه به عمرمون اضافه شد امیدوارم سال جدید سالی خوش همراه با سلامتی و سربلندی باشه از پسر کوچولی شیطونمون بگم که ماشالا خیلی شیطون شده دیگه به حرفم به راحتی گوش نمیده و خلاصه داره نشون میده که بعلههههههههههه پسرا شیطونن تحت هیچ شرایطی قبول نمیکنه که فعلا کوچیکه میگه من بزرگم با بچه های همسایه که بازی میکنه اونابزرگترن و مدرسه میرن امیرعلی هم میگه من دانشگاه میرم   از اینا بگذریم چند تا عکس قرو قاطی کیان ،پایار، امیرعلی (ماشالا) کیان جوون پایار هانا   ...
17 اسفند 1393

ما اومدیم

چند وقتیه حضورمون کمرنگ شده  بیخیال مهم الانه که اومدم و میخوام بازم از پسری بگم پسر کوچولوی ما ماشالا مرد شده و خدا نکنه بگبم شما کوچیکی عاقا بهش بر میخوره عاقا تبلت میخواد و خدا نکنه بریم خیابون و ببینه مثل دیروز که تا خود خونه گریه کرد که چرا واسم تبلت نمیخری میگم مامانی پول ندارم میگه داری تو کارتت داری میگم اندازه پول  تبلت نیست میگه پ چرا هرروز هروز میری سرکار هاااااااااااااااا نمیدونه ماهانه حقوق میدن البته میگم فعلا زوده والا میگن نخرید خطر داره اشعه داره ما هم بهونه خوبی داریم و گرنه اصلا پولش مهم نیست هااااا چند روز پیش رفتم واسه خودم پارچه خریدم دیروزی هم پارچه  مانتویی واسه سرکار میگه بازم پار...
1 اسفند 1393

یه تولد خودمونی

خلاصه و مفید بگم که شب جمعه یه تولد خودمونی  واسه امیرعلی گرفتیم  جایه همه خالی خیلی خوش گذشت بیشتر از همه به کیان و امیرعلی و اینم نمونه هایی از هنر مامان زهراااااااااا  و اولین تجربه پایار کوچولو ما در تولد امیرعلی و کیان در حال رقصیدن ...
20 دی 1393

تولد تولد تولدت مبارک

امیرعلی عزیزم لحظه ی ورودت به دروازه ی قلبم ولبخندشکفتنت به باغچه ی دنیا رو اول به خودم چون سراغاز حس خوشبختی من است وسپس به تو از ته دلم تبریک میگم … نازنینم امیرعلی جان قشنگ ترین صدای زندگی تپش قلب توست با شکوه ترین روز دنیا تولد توست پس برای من بمان و بدان که عاشقانه دوستت دارم تولدت مبارک. ...
16 دی 1393