بازم تب
سلام خدمت همه
این چند روزه امیرعلی اصلا حالش خوب نبود اسهال و تب داشت معلوم نیست از چیه
به سلامتی دندون ششم هم داره در میاد اولش فکر کردم این تب به خاطر دندونشه اما نه بدتر شد یه شب ساعت 4 بیدار شد و دیگه نخوابید کلی گریه کرد مجبور شدم سوار تابش کنمانگار که نه انگار ساعت 4 شبه خلاصه با هر ترفندی که بود خوابوندمش
نفس مامان خیلی اذیت شد غذا که نمیخورد فقط شیر
فعلا که راه نمیره یه کوچولو وای میسه و بعد می افته
بابایی میگه باهاش تمرین کنید تا زودتر راه بیفته میخوام ایشالا واسه عید راه بره و منم دستشو بگیرم
ایشالا
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی