جایه همه خالی جمعه رفتیم قم
پنج شنبه امیرعلی رو بردم مهد بلکه یادآوری باشه براش
که بتونم ببرمش مهد و اذیت نشه با اینکه هنوز میترسه راه بره ولی کلی بازی کرد
وقت رفتن که شد با جیغ و داد از مهد خارج شدیم میگفت نریم من بازی کنم ما هم خوشحال و ذوق زده
ایشالا همیشه ذوق کنه و مهد و دوست داشته باشه
چند وقتی میشه که امیرعلی هوس مشهد کرده بود و از اونجا که
در حال حاضر موقعیت رفتن به مشهد و نداریم گفتیم بریم قم بلکه راضی بشه
امیرعلی در مسجد جمکران
امیرعلی شیطون هنوز نمیتونه راه بره اما از میله داربست آویزون میشه
و حرم حضرت معصومه(س)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی