امیرعلی جونامیرعلی جون، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره

گل پسر من امیرعلی

رفتن به مهد

1391/11/23 12:06
نویسنده : مامان زهرا
326 بازدید
اشتراک گذاری

امروز رسما امیرعلی به مهدرفت

چند وقتی میشد که یا من یا خاله فایی امیرعلی رو در طول روز یکی دو ساعت میبردیمش مهد

امروز رسما از 8 صبح بردمش مهد اصلا دوست نداره کلی گریه کرد منم مجبور شدم تنهاش بذارم

خدا کنه هر چه زودتر به محیط مهد عادت کنه

جمعه خیلی هوا خوب بود تصمیم گرفتیم بریم بیرون و البته باغ وحش

حیف شد از خیلی از حیوونای دیگه نمیشد عکس انداخت

یه لحظه امیرعلی یه چوب دستش گرفت و نزدیک قفسه روباها شد روباهه سریع خودشو رسوند امیرعلی چنان جیغی کشید که خود من تا چند دقیقه با صدای بلند خندیدم و بعدش خودش میگه ترسید

(یعنی ترسیدم)

رسیدیم خونه عکسارو که نگاه میکرد میگفت شتر بو اه اه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان صدف
24 بهمن 91 12:49
فکر کنم یه کمی برای مهد دیر اقدام کردی
مامان پرهام
24 بهمن 91 20:14
عزیز دلم پس شما هم مهد کودکی شدی خاله؟
مامان پرهام
24 بهمن 91 20:17
ببخشید یادم رفت بگم لطفا هیچ وقت بدون خداحافظی ازش توی مهد جدا نشو حتی اگه مربی هاش اصرار کردند چون اعتمادش رو به شما از دست می ده. با خوشحالی بهش بگو خداحافظ خوشگلم بازی کن تا من برگردم و...خوحالی یادتون نره چون بچه ها اضطراب و نگرانی ما رو می فهمند و می ترسند [hr



ممنون از راهنماییت


مامان صدف
29 بهمن 91 13:44
دعا میکنم هر چه زودتر به اونجا عادت کنه و شما رو از دل نگرانی در بیاره