از بس سرگرم شبکه های اجتماعی شدم بیخیال وبلاگ شدم
یه چند وقتیه که وقت سرخاروندن واسم نمونده از بس درگیر شدم و قت نمیکنم بیام وبلاگ
بگذریم
پسرک ما ماشالا شیطون شده و دیگه به سختی حرف گوش میده
و این یعنی حرص خوردن من و تعداد دعوا کردن ها بیشتر شده
جدیدا اقا داداش میخواد گفتم برو بابا تو یکی واسه هفت پشتم کافی هستی
کیان و امیرعلی در حال تماشای فیلم شمعدونی
جدیدا این تیپی میگرده میگه جنگی شدم مثلا ترسناک شده
یاد گرفته راه به راه ژست میگیره و میگه عکس بنداز
و اینم کادوی تابستانی مامان به پسرش: اسکیت
واینم کادوی بابا فقط حیف که خیلی بزرگ واسش خریده و مردا هم حرف حرف خودشونه و قبول نمیکنن
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی